سارهساره، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره
زندگی عاشقانه ی مازندگی عاشقانه ی ما، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

برای ساره ی گلم

دخترکم همه ی دنیای من

 

 

دخترکم، عزیز دلم

برای تو مینویسم تا بدانی چقدر دوستت دارم و به یادت هستم

تا بدانی که چطور زندگی را گذرانده ای

تا بدانی که چه نشاطی به زندگیمان بخشیده ای

تا بدانی که ...

 

دوستان گلم

اینم وبلاگ داداشی ساره جون هست خوشحال میشم به وب امیرعباس هم سر بزنید و دنبالمون کنید.

http://amirabbas98.niniweblog.com

جشن تکلیف پارسال دخترکم😉😁

عزیز دلم سلام امروز داشتیم با هم صحبت می کردیم گفتی مامانی شما پارسال جشن تکلیف قشنگی برای من گرفتین هیچ کدوم از بچه ها چنین جشنی نگرفتند. خیلی خوشحال شدم که جشن تکلیفت اینقدر خاطره ی خوبی برات رقم زده الان یهویی یادم اومد که پارسال اصلا عکس و حرفی از جشن تکلیفت توی وبلاگت نزدم. پارسال اواسط خردادماه تکلیف شدی و چون داداشی هم جشن تولدش ۲۸ خرداد بود با هم جشنتون رو گرفتیم و دو تا کیک گرفتیم و همه رو دعوت کردیم و کلی خوش گذشت بهمون. چند هفته ای درگیر برپایی تزیینات جشن بودیم. ست جشن تکلیفت فرشته بود و روز جشن هم نجمه اومد و با هم بادکنکا رو باد کردیم و دکور چیدیم. با خاله راضی یه عروسک خوشگل هم با مخلفاتش برات درست...
26 اسفند 1402

ده سال و نیمگیت مبارک عزیزکم🥰

دختر گلم امروز ده سال و نیمه شدی👍🎊🎊 چقدر زود داری بزرگ میشی و خانوم میشی😊🤩 راستی الان ماه رمضان هم هست و تو امسال دومین سالیه که روزه میگیری روزه دار کوچولوی من😉 بهت افتخار میکنم همه جوره و عاشقتـــــــــم❤️❤️❤️ چند هفته پیش دو سه روز برف خوبی اومد و حسرت دلمون در رفت😁 و شما فقط این دو روز رو بیرون میرفتی تا از دیدن برف لذت ببری😊 این عکس رو توی گلستان شهدا ازت گرفتم روز نیمه ی شعبان 👇 امسال اعتکاف هم رفتی البته به اصرار خودت و با چند تا از همکلاسیهات👏 روزه بهت خیلی سخت نگذشته بود اما دلتنگی برای ما نمیگذاشت که بهت خوش بگذره و فقط میخواستی تموم بشه و زود بیای پیش ما😁 دخترک وابسته ی من🫣 اینم عکس...
26 اسفند 1402

اولین روز مدرسه🤗

سلام عزیزکم روز سوم مهر شما به مدرسه رفتی یعنی اولین روز مدرسه تون بود✌ امیدوارم امسال سال تحصیلی خوبی رو پشت سر بگذاری گلم خیلی دوستت دارم عزیز دلم🤗 ...
21 مهر 1402

دورقمی شدنت مبارک عزیز دلم❤

سلام دختـــــــــــرکم سلام عزیز دل مامان مبارک باشه دورقـــــــ✌ـــــمی شدنت آخه تو کی اینقدر بزرگ شدی که من متوجه نشدم😍 چقدر خانوم شدی عزیزکم امسال روز تولدت مصادف شد با شهادت آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام🥺 و ما تولدت رو موکول کردیم به دو روز بعدش یعنی ۲۷ شهریورماه👍 که صبح وسایل کیک رو خریدیم و ظهر آماده شدیم و با کمک هم یه کیک خیس شکلاتی به پیشنهاد خودت درست کردیم. 😁 کیکمون حدود ساعت ۴ بعدازظهر آماده شد اما شما یهویی تب کردی و میگفتی که سرم درد می کنه😳 و تا شب بی حال افتاده بودی بابا و امیرعباس که بیرون بودن، هدیه در دست اومدن اما تو نای بلندشدن نداشتی🥺 دیگه آخرشب به اصرار امیرعباس که دلش...
31 شهريور 1402

آقاجون از پیش ما رفت🥺

سلام عزیز دلم دخترکم امروز بعد از مدتها دوباره به وبلاگت سر زدم. نزدیک دو سال است که برایت ننوشته ام. چقدر بزرگ شده ای. و من این روزها چقدر دلتنگم. ۲۶ اردیبهشت امسال غم انگیزترین روز زندگیم بود.🥺 روزی که غمی جانکاه بر دلهایمان گذاشت. غم از دست دادن پدر برای من.😭 دختر گلم دلم نمی خواست بعد از این مدت طولانی که برایت ننوشته ام از غم برایت بگویم اما دلم خیلی تنگ است. انگار قلبم نمی تواند این غم را تاب بیاورد.😔 انگار ذهنم نمی خواهد بعد از حدود ۲۰ روز باز هم قبول کند که آقاجون دیگه پیش ما نیست.🥺 چقدر سخت است غم بی پدری. چقدر سخت است که هر لحظه را فقط با خاطراتش سپری کنی. چاره ای نیست. باید زندگی کرد. دعا می کنم خدا صبرما...
14 خرداد 1402

😙تولدت مبارک دختر شهریوری من😙

متولد شهریور نه دلباخته ی تابستونه نه چشم انتظار پاییز شاید دلبری نکنه و حرفای عاشقونه نزنه ولی عجیب به دل میشینه مثل اقیانوس آروم، عمیق، مرموز و جذابه گاهی صبور و آرومه گاهی پر طلاطم و طوفانی دختر شهریوری من تولدت مبارک سلام عزیزکم😙 سلام عمر و جان من😘 هشت سال گذشت. و تو هر روز داری بزرگتر و خانمتر می شوی. نفسم ۲۵ شهریور وارد نهمین سال زندگیت شدی. دلمان میخواست برایت جشن تولدی مختصر و خوب بگیریم اما هم اینکه شرایط به خاطر کرونا مهیا نبود و از همه بدتر بابایی هم کرونا گرفته و در قرنطینه به سر می برد😐 چاره ای نبود! با هم یه کیک کوچولو پختیم و با عمه و داداشی برات یه جشن کوچیک گرفتیم.🎂 انشاالله که این کرونای لعنتی ...
31 شهريور 1400

کوه نخودی😉

عزیز دلم سلام پنجشنبه ۱۷ تیرماه از طرف کانون مسجد و با بچه های کانون و اعضای شورای کانون رفتیم کوه نخودی. و یک خاطره ی به یادماندنی را در کنار هم به یادگار گذاشتیم. واقعا خوش گذشت. ساعت ۶ صبح رفتیم و ۱۰ صبح هم خونه بودیم. با هم صبحانه خوردیم و از کوه بالا رفتیم. (داداشی هم پیش بابا توی خونه خواب بود😉) شما که خیلی ذوق کرده بودی و با دوستات واقعا کیف کرده بودی. امیدوارم که همیشه خوش باشی و سرحال. دوستت دارم 😍😍😍😍 ...
28 تير 1400

کارنامه ی سال دوم تحصیلی👌

عزیزکم سلام✋ دومین سال تحصیلی شما هم به پایان رسید و پریروز بلاخره نتیجه ی زحمات شما و من به دستمان رسید.😊 بهت تبریک میگم گلم 👏 همه ی درسهات خیلی خوب شده؛ هر دو ترم👌 امسال خیلی اذیت شدیم واقعا آنلاین سخت بود و شما هم دلتنگ مدرسه بودی و دلت نمی خواست دیگه اینطوری ادامه بدی اما خوب کاری نمی شد کرد!!🙁 امید‌وارم که سال تحصیلی جدید دیگه آنلاین نباشه یا لااقل نیمه حضوری باشه.😐 انشاالله این ویروس منحوس شرش رو از سر مردم دنیا کم کنه و راحتمان بگذاره و دوباره زندگیمون به روال عادی برگرده.🙄 بهت افتخار می کنم عزیزم😗 امیدوارم هر سال بهترین نتیجه رو در کارنامه ات ثبت کنی و در تمام مراحل زندگیت موفق باشی.😄 دوستت دارم خیلی ز...
17 تير 1400

😊دیدار با دوست قدیمی😊

سلام گلم امیدوارم الان که داری این پست رو می خونی حالت خوب باشه و سرحال باشی عزیزم.😍 چهارشنبه ۲۶ خردادماه مصادف با روز تولد دوسالگی امیرعباس جان، بعدازظهر بعد از دو سه سال رفتیم خونه ی همسایه ی قبلیمون (هم برای تجدید دیدار و هم برای چشم روشنی علی کوچولوی دو سه ماهه که به خانواده شون اضافه شده بود) و شما هم حسابی از دیدن مائده دوستت که ده ماهی از تو بزرگ تره ذوق زده شده بودی😊 چقدر دلمون براشون تنگ شده بود. چقدر یاد روزهای با هم بودنمان کردیم و ... چه روزهای خوشی را با هم گذرانده بودیم. چه روزهایی که توی کوچه ی بن بستمان با مائده بازی می کردید و ما مراقبتون بودیم. یادش بخیر ...😊 خلاصه که چند ساعتی رو با هم بودیم. مریم جان ما...
14 تير 1400