خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر
پادشاه منپادشاه من، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

در انتظار معجزه

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > مامان رونمایی میشود !

مامان رونمایی میشود !

1392/7/13 21:59
نویسنده : عاطفه
472 بازدید
اشتراک گذاری

خدا رو شکر که وقتی کم میاری و گر میگیری یه فرشته داری که با به هم زدن بال های نامرئی اش خنک ات میکنه و هوایی تازه واسه نفس کشدن بهت میبخشه . میخوام بهش بگم :

پادشاهم ممنونم از حضورت لبخند.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مامان نوشت : با تو هر جهنمی میشه بهشت ..... با تو میشه صد هزار قصه نوشت قلب.

در پی اعتراض دوستم ، بعدا" اضافه شد ؛

مامان شنگول

عاشقانه ها
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
در مکتب تو در مکتب تو خونه ی خاله الهه خونه ی خاله الهه دَرهم دَرهم دوست دوست

نظرات (38)

دایی
13 مهر 92 21:17
منم متشکرم از حضورتون


مامان امیرناز
13 مهر 92 21:25
سلام دوست نازنینم بسی خوشحال شدیم از دیدن روی ماهتان حالا چرا کامل رونمایی نشد چه مامان کم سن و سالی خدا حفظتون کنه

ممنونیم. بین دو عکس پوشیده ای که با پسرکمان داشتیم در این پادشاهمان زیباتر بود ، به خاطرش ما کنار کشیدیم و خودمان نصفه ماندیم . انشالله استارتش زده شد در عکس های بعدی رونمایی کامل تر صورت میگیرد
شازده امیر و رها بانو
14 مهر 92 0:51
سلام عاطفه عزیزم مشتاق دیدارتان بودیم خوش به حال پادشاهتان با مامان خوبش چقدرم کم سنی عزیزم
چند سالته عاطفه جان البته ببخشید اگه نخواستی میتونی جواب ندی

سلام به مامان پر مشغله . متولد خرداد 65 هستم خانمی . پیر شدم رفت !
مامان اهورا
14 مهر 92 2:37
واااااااااااااااااااااای عاطفه جون!!!!چشممون به جمالت روشن شد خانمی...خیلی ماهی!!!!!!!!


بسیار بسیار ممنونیم. به ماهی شما میرسیم آیا ؟
مامان اهورا
14 مهر 92 2:39
می بینم که ما دوباره لینک نشدیم....
من دارم میرم دیگه !!!!!!!!!

به خدا لینک شدید ولی تعداد لینک های صفحه ام تو تنظیمات کمتر از اونی بود که لینک شده داشتم به خاطر همین مال شما و آوا جون معلوم نبود . اصلاحش کردم مهربونم. ببخشید
شقایق
14 مهر 92 9:23
وای عزیزم خدا حفظتون کنه من یه تصور دیگه از چهرتون داشتم هزار ماشالا به مامان عاطفه خوشگل


یعنی تصورت از من انقدر بد بود که به این میگی خوشگل ؟
مامان مریم
14 مهر 92 9:50

آخی الان من خیلی از گذشته ام نادم شدم ...یعنی اینقدر ناز و دوست داشتنی بودی من اینقد اذیتت کردم ...بیا بوست کنم بیا بغلم
از این به بعد سعی میکنم کمتر بهت گیر بدم...
ولی خودمونیما عاطی این زالوها حتما تاثیر داشتن چون قبلش که جرات نمیکردی رونمایی کنی خودتو
دوست داریم مامان خانوم پادشاه

تا جمله ی یکی به آخر و نخوندم باورم نشد که خودتی ! به تو هیچ اعتباری نیست ! ذاتا" بدجنسی !
لی لی
14 مهر 92 10:23
بـــــــــه سلاااااااام
چشممان روشن شد
باربی خانممممممممممم
بازم از این کارا بکن
پس این حرفای با نمک تراوشات مغز این چهره است

سلام ه روی ماهت . باربی کجا بود ؟ داریم میمیریم از استخوان درد، بس که لاغریم !
لی لی جونم حالا مغزش قشنگتره یا چهره اش ؟
مامان ایمان جون
14 مهر 92 11:04
خدا هر دو تاتونو برای هم حفظ کنه


ممنون مهربونم . ایشالله سایه ات همیشه بالا سرت ایمانت باشه
زری مامان مهدیار
14 مهر 92 11:10
عاااااااااشق خودت و اون پادشاه نازنینتم
بسی بیشتر از قبل می دوستیمتون مامانی خوشگل و جوون

همچین جوون تر از تو نیستما دوست جون ! فقط نه که ناصر خیلی خوبه ( در جریانی دیگه ؟) باعث شده خوب بمونم
متین
14 مهر 92 11:50
سلام عاطفه جون
خوبی؟
چرا حالا نیمه رو نمایی کردی
یه باردیگه کامل عکس بذار تا صورت ماهتو بهتر ببینیم
ببوس گل پسرتو
سر نمیزنی؟

سلام به روی ماهتون. خانمی گوشت و بکشم دقیق صفحه رو نگاه نمیکنی ؟ ادامه مطلب داره ! اونجا کامل در صحنه حضور داریم .
به خدا تا از سرکار میام انقدر دورم شلوغ میشه که وقت نمیکنم بینم پشت سیستم و دلم خیلی برای همتون تنگ شده . الان حتما" میام بهت سر میزنم.
مامان ابولفضل
14 مهر 92 13:45
چه عجب گل روي شما رو ديديم عاطفه خانم...
تو همه عكسها دنبال اين مادر هنرمند بوديم و متاسفانه اثري نبود
بالاخره افتخار داديد...

قابل نبودیم
مامان محمدصدرا
14 مهر 92 14:23
هزارماشاالله چهره زیبا و آرامش بخشی داری خانمی. ولی از نظر قیافه اصلا امیرجون بهت نرفته حداقل توی این عکس قسمت فوقانی صورتت شبیه پادشاه نیست
ولی چهره ات برام خیلی آشناست

ادامه مطلب رو هم دیدی ؟ چشماشو دهنش عین منه ! فقط اون بینی تپلوش به ناصر رفته
واقعا" ؟ فکر کن ! فکر کن ! شاید هم و بشناسیم !!!
عمه زری
14 مهر 92 15:43
واقعا خودتی؟؟؟؟؟؟؟؟
من که باورم نمیشه!!!!
چقد چهره ت برخلاف شخصیتت آروم و مظلوووووووووووووومه! بدجور غلط اندازی هااااا
نه نه من بازم باورم نمیشه که این تویی!
یه چیز دیگه تو ذهنم بود
اما خداییش خعلی تو کف بودم ببینمت هاااااااااااااااا
داشتم از فرط تو کف موندن میمُردم!
میسی عسیسم که نجاتم دادی

سرکارت گذاشتم زری ! این من نیستم ! این مامان عاطفه ی واقعیه ! همونی که هیچ وقتت نمیتونه حرف دلش و بزنه و همه بهش زور میگن !بایدم چهره اش آروم و مظلوم باشه ! اونی که حرفاشو ، خودشو ، دردل هاش و حقیقت کمرنگ زندگیشو بی اجازه تو وبلاگ پسرش خالی میکنه منم نه اون !تو من و با همونی که تصور کرده بودی بخون
عمه جون
14 مهر 92 17:42


متین
14 مهر 92 18:57
ای ای ای گوشم
ول کن کندیش دیدم ادامه مطلبو خوشکل خانم
شرمنده خییییییییییییییلی ریز نوشته ادامه مطلب
از بس خودم گنده مینویسم کلماتو عادت ندارم
مرسی از اینه سر زدی عسیسم
این پسملتم ببوس


متین
14 مهر 92 19:02
هنوز گوشم درد میکنه
نزنی


مادر فاطمه
14 مهر 92 23:22
عاطفه جونم چقد ماشالا خوشگلید خوشبحال همسرتان که همسر و بچه ای به این قشنگی دارن

ممنونم مهربونم.چشمات خوشگل میبینه.
مادر فاطمه
14 مهر 92 23:24
عاطفه جونم منم متولد 1 دی 65 هستم هم سنیم دوستت دارم

چه خوب ! دل به دل راه داره.
بهار
14 مهر 92 23:49
سلام
عاطفه جون عنوان و رنگ قالب وبلاگ رو بهم بگو عزیزم.
و عکسای با کیفیت امیر پارسا جون رو برام میل کن.
weblogdesigner.bahar@yahoo.com

چشم.
مامان امیرناز
15 مهر 92 8:43
داشتم به عقل و هوش و چشمام شک می کردم اخه من اومدم ادمه مطلبی ندیدم عجب جای اشتها برانگیزی هم عکس گرفتی... بسیار مشعوف شدیم

نه گلم شک نکن . بعد اولین نظر که شما بودی ادامه مطلب اضافه شد. باغ دایی جونم
مامان محمدحسین
15 مهر 92 9:32
چرا هیچکی به پسرمون نمیگه خوشگل که اینقده با کلاس شده؟؟؟؟؟؟؟
مامانی قیافت خیلی معصومانه است

به اون تو پست های قبل گفتن . به من کسی نگفته تا حالا ! عقده ای شدم خب !
لی لی
15 مهر 92 21:28
هر دوش عزیزم

ممنونم مهربونم
مامان آرینا موفرفری
16 مهر 92 2:24
---$$$$$$$$__$$__$$$$$$$$$
_$$$$$$$$$$$$__$$$$$$(¯`v´¯)$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$
_$$$$$$$$$$$$$$$(¯`(*)´¯)$$$
___$$$$$$$$$$$$$$(_.^._)$$
______$$$$$$(¯`v´¯)$$$$$
________$$$(¯`(*)´¯)$$
___________$(_.^._)$
____________$$$$$$

روز جهانی کودک مبارک

ممنون دوست خوبم.
مامان ترنم
16 مهر 92 8:51
وااااااااااي بالاخره عاطفه رو نمايي شد يااااااا نه رونمايي كرد. نمي‌دونم بالاخره خودشو نمايوند. خيلي كم سن و سالي ‌ها. البته شيطنت و انرژي از چشمهات داره مي‌زنه بيرون.

بگی افتتاح شد فکر کنم از همه راحتتره ؟
انرژی کجا بود ؟ اگه دو سال پیش چشمامو میدی پس میگفتی بمب افکن داره میزنه !
ame
16 مهر 92 10:27
Salam zan dadashi jon halet chetore? Avalan in axeton kheyli ghashange dovoman chera in karo kardi to khodet khonet kame , niaz be hejamat nadashti.berhar hal bishtar movazebe khodet bash.boooosss
Badesham man chon bazi jaha ke matneto mikhonam vali sorate net paeene hamaro ye ja migam.cheghadr axaye tabrizeton hashang bod hamin tor rakhtekhab bazish bassajad.mashalah jigaram ham kheyli naz shode ham bahosh. Bazam mamnon az be yad mondane tavalodam nini o az tarafe man hesabi fexsharesh bede , naseram hamintor

(هیچ وقت فکر نمیکردم انقدر دوستت داشته باشم. بودنت خیلی خوب بود . کاش برگردی ...)
مرسی که اینجا رو میخونی.
امیرپارسا رو هم چشم حسابی فشارش میدم ولی ناصر و اگه بخوای میتونم به جات بزنم لهش کنم که انقدر حرصم میده .
رومینا
16 مهر 92 10:49
به به مامان خانومی مثل پسر نازت نازی عزیزم .. به افتخار خودمون که مامان کم سنی هستیم البته من 3 سال کوچیکتر از شمام خرداد 68


ایول !
مامان امیر حسین
16 مهر 92 11:37
به به چه مامان و پسریکلی خوشحال شدیم دیدیمتون بابا


لی لی
16 مهر 92 18:07
هر دوشون عزیزم
راستی قضیه ی این پست بالایی چیه ؟؟؟؟
رمز عوض شده؟؟؟

قضیه ی بالایی حرص دادن های تموم نشدنیه ناصر و دردودل های من با جناب پادشاه.
با عرض شرمندگی از روی گلت بله ، این یه دونه رمزش خصوصی خصوصی بید
مامان محمدحسین
16 مهر 92 18:54
سلام عاطفه جون....
رمز لفطن؟؟؟

سلام به روی ماهت. دوست جونم تو اون پست فقط حال امروزم و واسه پسرک شرح دادم . شرمنده که جز پسرک مخاطب دیگه ای نداره. پست های دیگه کاملا" در اختیار شماست دوست گلم.
مادر فاطمه
16 مهر 92 18:57
پس نظرات من کو؟

صبر کن ! باید همینجاها باشه
الهه
18 مهر 92 1:12
به به! به به! حالا ما دو روز نبودیما! ببینا! خانوم چشم ما روشن
چه چهره مهربون و شیرینی
میدونی چیه؟ خیلی وقتا که از کنار آدما با سرعت رد میشم میگم کی میدونه در ورای این چهره های معمولی و غیر معمولی جور واجور چه جور آدمی با چه جور شخصیتی وجود داره. اگر از کنارت تو خیابون رد میشدم میگفتم یه خانوم با یه عالمه انرژی مثبت و قابلیت تاثیر گذاری رو دیگران و یه عالمه چیزهای خوب دیگه که همش رو یه جا رو نمیکنم!
راستی آیا پادشاه چشمانش شبیه مادرش است بسی؟
ضمنا من چرا دوستت نیستم؟! نه من حالا که امشب بعد از صد سال اومدم باید تکلیفم رو تو این زندگی معلوم کنم!

سلام، اولا" چی میشد اگه همه رو اینجا رو میکردی و ما رو تا آسمون میرسوندی ؟ بعدشم بسیار سپاسگذاریم از لطفت و بله ، چشمای خوشگل پسرک مثل خودمه البته راضی بودم به ناصرم میرفت ولی رنگش روشن میشد و کاش بینی اش شبیه اون نمیشد ! در ضمن با افتخار لینک شدید و تکلیفتان تو این زندگی معلوم شد. حواس پرتی اینجانب را ببخشید.
مامان نفس طلایی
19 مهر 92 0:13
چشممان روشننننننننننننننننننننننننننن


مامان نفس طلایی
19 مهر 92 0:15
واقعا مهربونیت از ظاهررت هم پیداست


الهه
19 مهر 92 0:17
سلام علیکم
مرسی از لینک
کلی خوش خوشانمان شد خدا شاهد ه! بینی پسرتون خیلی خوشگله که. البته میدونی که بینی بچه ها رو باید بعد از بلوغ دید ولی بعضی نی نی ها به خصوص شازده پسرها ماشالله از اول دماغشون شصت ماغه! ولی مماخ عزیز دل من که گربه ایه الانه که. جرا براش حرف در میاری مامانش؟ بازم مرسی از روشن کردن تکلیفم در زندگی

راستی پست رمز دار همون اسم و توضیحش اشک ما رو در آورد، دستت درد نکنه که رمزش خصوصی اندر خصوصیه چون فکر کنم خودش رو میخوندم راستی راستی پس می افتادم از گریه. حالا بیا یه بوس واقعی برای یه مامان واقعی

من که بیشتر خوش به حالم میشه از لینک کردن شما ! بس که قشنگ مینویسی و حال آدم و جا میاری.اینم یه پاسخ بوسی واقعی
مامان دخترا
20 مهر 92 1:21
به به!
چشممون به جمال شما روشن شد!
کم پیدا بانو!

میایم ،‌فقط بی امضا برمیگردیم
مامانی باران
25 مهر 92 15:09
خوشا به حال گل پسر که چنین مادر زیبا رو و زیباخویی داره و همیشه پر انرژی و شاد برایش بهترین باشید ... روی ماه هر دوی شما رو از دور میبوسم :-*

چه عجب خانوم گل. والله ما به روی و خوی شما غبطه میخوردیم ! لطف دارید خانوم . ممنون
مامان پارسا و پرهام
26 مهر 92 1:26
مامانی به من هم رمز میدی منم مامان نی نی وبلاگی ام مرسی

بله که میشه دوست جدید و عزیزم.