شب هفتم
لالایی خزون نیاد
حرمله با کمون نیاد
آتیش به جونمون بسه
آتیش به خیممون نیاد ...
ملتمس دعا نوشت :
کاش آلودگی هوا نبود ، مامانم برای بیرون رفتن از خونه منع ام نمیکرد ... ناصر انقدر مثل بچه ها بی دلیل با هر چیزی که به دین مربوط باشه مخالفت نمیکرد ! اون وقت از صبح تا حالا با خیال راحت یه هیئت میرفتم ! سبک میشدم ... خالی میشدم از این بغض بیچاره کننده ی این شب ها ... واسه گوش دادن به روضه امشب دلم خیلی یه همراه میخواست !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی