پادشاه منپادشاه من، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

در انتظار معجزه

قضا و بلا

1392/12/19 16:47
نویسنده : عاطفه
277 بازدید
اشتراک گذاری

آخه آدم انقدر بخیل ! انقدر تنگ نظر ! انقدر چشم شورقهر !!!!!

والله ما یه عروسی رفتیم که توش نقش هلو داشتیممژه، فرداشم یه مهمونی با حضور یه سری افرادی که توشون از هلو هم یه سرو گردن بالاتر قرار میگرفتیم برپا کردیماز خود راضی. بعدش اومدیم اینجا و واسه شما پست گذاشتیم و از خودمون هی تعریفیدیمزبان ! حالا موندیم وسط این همه شخصیت چشم کی شور بوده متفکرچشمک؟!

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مصدوم نوشت : دیروز خانه مامان ثری (مادربزرگم ) که رفته بودم در یک حرکت ناگهانی خوردم به گاز و در گاز افتاد رو کتری در حال جوش و آب اش ریخت رو کمر من بدبخت گریه. البته انقدر یهویی این اتفاق افتاد خودم خنده ام گرفت و از بس خندیدم هیچکس باورش نمیشد آب ریخته رو تنم و در حال جلز و ولزمنیشخند و تا لباسم و نزدم بالا بقیه هم میخندیدند ، بعد دیدن پوست جمع شده و کمر سرخ منِ صبور و خوش اخلاق ، آه و واویلا بود که تن من و لرزوندنگران. حالا خدا رو شکر بهتریم.

لطفا به جای تلف کردن وقت برای خریدن کمپوت و موندن تو ترافیک واسه رسیدن به خونه ما و ملاقاتی بنده هزینه اش رو به حساب واریز کنید. متشکرم و دوستون دارمقلب.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)