پادشاه منپادشاه من، تا این لحظه: 12 سال و 3 روز سن داره

در انتظار معجزه

غار تنهایی

1392/3/24 11:51
نویسنده : عاطفه
344 بازدید
اشتراک گذاری

دلتنگ که می شم .. بهانه گیر و غر غرو و لوس که می شم صبر می کنم .. مدارا می کنم باهات ... می خوابونمت ! بعد ...

میرم تو اتاقت و درو پیش می کنم .می شینم وسط اتاق وهمه ی اسباب بازی ها رو می ریزم وسط .. همه چی یادم می ره !

دلتنگی ها و بهونه هام لا به لای رنگ های شاد اسباب بازی ها گم می شن وبه شوق بازی از سر و کول دلم می ریزن پایین و می رن لا به لای وسایل .

خط خطی می کنم .. باتری قطار و می ذارم تو عروسک و مال اون کفشدوزک و رو می ذارم تو تلفن ات ! شاد می شم از صداهای قشنگشون .

عروسکت و تو بغل می گیرم و با ماشین کوچولو ها بیب بیب می کنم .. قلب ببعی ات و می چرخونم تا آهنگ بزنه ... زرافه کوچولو رو کوک می کنم تا بدو بدو بره ... جوجه زرد ناز نازی ات و هی تکون می دم و اون دوباره برمی گرده جای اولش ... بعضی وقتا هم می شینم رو اون اسب خوشگل صورتی ات و پیتیکو پیتیکو .. می رم به سرزمین رویاها ...

بازیم که تموم می شه همه چی رو می ذارم سر جاش و اتاق و جوری مرتب می کنم که خودمم باورم نشه یه مامان تنها ساعتی توش بازی کرده ...

در و پشت سرم و می بندم و میام پیشت دراز می کشم .

چشماتو که وا می کنی سرحال سرحالم ! انگار همین الان بزرگ شدم و کلـــــــــــــــــــــــــــــی انرژی دارم .

مامانی من تو این خونه عاشـــــــــــــــــــــــــــــــــــق اتاقتم !

میشه وقتی هم بزرگ شدی اجازه بدی بعضی وقتا یواشکی بیام توش بشینم و بی صدا برم ؟؟؟

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سمانه
24 خرداد 92 12:09
منم گاهی سخت هوای کودکی ام را می کنم . خوب گفتی .
مامان سانلی
25 خرداد 92 16:24
سلام دوست عزیز.ممنون که اومدین پیشمون.
قلم زیبایی دارین. بهتون تبریک میگم.دو سه تا پستتون رو خوندم.روزمرگیهاتون رو خیلی زیبا مینویسین.سر فرصت میام و میخونمتون.
خدا پسر نازنینتون رو در پناه خودش حفظ کنه و از بدیها دور نگهداره .آمین


سلام بسیار بسیار سپاسگذاریم
mona
28 خرداد 92 2:34
سلام دوست من. وای خدا شما خیلی زیبا می نوسید من تازه شما رو پیدا کردم از این به بعد بیشتر بهتون سر میزنم. خدا پسرتونو تراتون نگهداره


قدمتون رو چشم . ممنون