پادشاه منپادشاه من، تا این لحظه: 12 سال و 3 روز سن داره

در انتظار معجزه

روزگار

1392/5/28 1:37
نویسنده : عاطفه
302 بازدید
اشتراک گذاری

یک زمانی میگفتند : تخم مرغ دزد ، شتر دزد می شود ! ما هم باور کرده بودیم ! ولی چند روزی است فهمیده ایم در عصر حاضر ، به ضرب المثل ها هم اعتباری نیست !

در این خانه ؛‌ تخم مرغ دزد ؛

        امیر و تخمِ مرغ     امیر و تخمِ مرغ

         امیر و تخمِ مرغ   دستگیر شد !

پادشاه میشود قلب !

 ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

و این قصه ی هر روزه ی ما بعد از بیدار شدن پسرک است ....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

جاری
28 مرداد 92 8:42
خام میخوره؟


نه بابا! برمیداره میبره گوشه کنار خونه میندازه یا اگه زورش برسه همونجا میشکونتش ! اگرم زود برسیم بالاسرش میده دستمون تا براش بپزیم !
مامان نفس طلایی
28 مرداد 92 12:52
ای جونم چی کارش می کنه حالا؟


یا میشکونه یا قایمش میکنه یا در خوشبینانه ترین حالت میده ما براش بذاریم بپزه نوش جان کنه !
مامان نفس طلایی
28 مرداد 92 12:52
خصوصی


متشکرم خانومی.
مامان مانی جون
28 مرداد 92 13:07
ای بابا یه قفل ساز بیار
تخم مرغتو سفت بچسب بچه اتو دزد نکن



چرا فقط دزد شو میبینی پادشاهشم کردم دیگه !
عمه زری مهتاب جون
28 مرداد 92 15:47

آخِـــــــــــــــــــــــــــــــــی...
دلم ضعف رف واسه یه بچه ی شیطون . . .


ها؟ چی گفتی؟ سلامم می کنی؟
خدایا! کمکم کن . . .



مامان مریم
28 مرداد 92 18:32
الهی قربون اون پاهای کوچولوش بشم من که رفته تو یخچال
اون قهوه ایه سجاده است تو یخچال آیا؟

سلامت باشی خاله جون.
خدا وکیلی کی بهت گفت ؟ قبول نیست, تو دیدیش
مامان محمدحسین
28 مرداد 92 20:41
مفهومش میدونی چیه؟
دیگه سر صبح بسشت نمی خوام تخم مرغ بهم بده مامان جونم


خوب فهمیدی ها ! امروز همین کارو کردم خیال جفتمون راحت شد
شازده امیر و رها بانو
29 مرداد 92 0:04
عاطفه جان شما که پادشاهتون رو میشناسید خوب خودتون پیش قدم بشید که با تخم مرغ شکسته روبرو نشید دیگه


یه لحظه هم نمیتونیم ازش غافل شیم
مامان محمد جواد
29 مرداد 92 0:22

من لواشک می خوام


خب برو بخر اگه نرفتی بیا خونمون همش بدم به تو ! چون اصلا" چیزای ترش دوست ندارم . اونم ناصر واسه خودش و مامان من خریده
مامان الینا
29 مرداد 92 10:17
چرا این بچه ها اینقدر دوست دارن برن تو یخچال فضولی؟؟؟؟


نمیدونم !!!
عمه زری مهتاب جون
29 مرداد 92 12:23



اشتباه نوشته بودی ؟ فدای سرت
مامان امیر حسین
29 مرداد 92 13:24
عزییییزمپادشاه تخم مرغ دزد ما


زری مامان مهدیار
1 شهریور 92 11:35
ای جیگر این پادشاه قانع رو برم من که به تخم مرغ راضیه
خوب بود در فریزر رو باز می کرد و هر روز صبح دستور کباب و بوقلمون بهت میداد؟
ناسلامتی پادشاهه ها


بـــــله ! ما هم که نقش خدمه رو داریم