جاری !
بالاخره برادر شوهر عزیز دلم که از قبلا" ها خیلی دوستش دارم! به مرادش رسید و بـــــــــــلــه ! بادا بادا مبارک بادا ایشالله مبارک بادا ! کوچه تنگه بله ! عروس قشنگه ؟! ای بدک نیست ! بله ! دست به زلفاش بزنید .. مروارید بند نیست بله !
به جای آن جمعه ای که گفته بودم شنبه رهسپار منزل جاری جووووونم شدیم، خدا این ناصر و بگم چی کار کنه که باهام اتمام حجت کرده چیزی تعریف نکنم !ای خدا من سکته میکنم اگه حرفشو نزنم! واسه کی تعریف کنم پس ؟ ناصر چه جوری دلش اومد این قرار و با من بذاره ؟ چه جوری گول خوردم و قبول کردم ! یادم اومد.. با یه پیتزا گوشت و قارچ بوووق شدم !!! حیف ! کاش حداقل قراره 2 تا پیتزا میذاشتم. آهاااان ! نگفتم که رمز دار هم نمی نویسم ! فقط گفتم به فامیل ها نمیگم !( که اونم چقدر نگفتم! ) بهش نگن !!!
پس این سوژه دوست داشتنی را در یک پست رمز دار با همون رمز قبلی ها مورد بررسی قرار خواهیم داد .