ارزش ها
دیشب وقتی دیدم جایی نمیتونم برم و حتی صدای مولودی خوانی تو تلویزیون رو هم به خاطر پسرک که نمیذاشت زیادش کنم بشنوم همینجور که چشمم به گنبد قشنگ و بی همتای امام بی نظیرم بود واسه جلب توجه پسرک و آروم گرفتنش شروع کردم به دست زدن و خواندن تولد مبارک واسه امام رضا ع و خوب تاثیر داشت و بلافاصله با من ادامه داد بیا شعما رو فوت کن تا صد سال زنده باشی ..تولد تولد تولدت مبارک و الی آخر .. و اون جایی که داشتم از ته دلم واسه سلامتی و خوشبختی همه ی بچه های دنیا دعا میکردم پشت چکنویس زبانم نقاشی کشید و دعای من که تموم شد , گفت : نوشتم ایمام ریضا تولدت مبارک ...
و اینجا ... بهترین ، بدترین ، دوست داشتنی ترین ، منفورترین ، خاطره ساز ترین لوکشین تمام زندگی من بوده ... از خیلی سال پیش تا حالا .... که بعد از مدت ها دوری دست سرنوشت باز کشوندم به اونجا و یاد خیلی چیزها رو برام زنده کرد . ماجرای جالبی داره ، قصه اش و بعد ها برات میگم پسرم .