آری ! به قلب معرکه باید سفر کنیم ...
ششم محرم 1436 هجری قمری است ! حال عجیبی دارم که بی سابقه است ! موندم میون دنیایی از حرف های شنیده شده و متون بی منبع خوانده شده ! تردید پای ایمانم را سست کرده ! و من متاسفم . امسال بی هیچ شباهتی به تمام سال های گذشته ی عمرم داره میگذره ! صبح هنگام تماشای برنامه های تلویزیونی یک گوشم به صدای مداح بود و یک گوشم به حرف های پسرک ! " من نی نی بودم با تو و دایی و مامان مرضی رفته بودیم اینجا ! خب ؟ من گریه کردما ! " میپرسم : آخی ! چرا ؟ " یادم نیست که ! لبشو جمع میکنه و با گردنی کج ادامه میده : جی جی میخواستم ؟ نی نی بودم دیگه " زنگ میزنم به مامانم و هوش پسرک و به رخ میکشم . ولی همچنان ذهنم درگی...