خوش قدم
میگن قدمت خیره ! ولی من کاملا مخالفم پادشاه !!! تو تماما خیری ! چه برسه به اون پاهای کوچولوت !! داریم خونه دار میشیم ! اگه تو دعا کنی ! اگه خدا به واسطه تو مارو ببینه و کمکمون کنه ! اگه بخوای و بخواد ! اونوقت تو اون خونه جدید تو صاحب یه اتاق بزرگ می شی ! ما هم دیگه پله های زیادی برای بالا و پایین رفتن نداریم ! بزرگتر که شدی می ری تو حیاط و با خاکای باغچه اش بازی می کنی ! واست یه جوجه رنگی می خرم و تو کرمای باغچه رو واسش پیدا می کنی ! دوچرخه بازی می کنی و من از پنجره واست دست تکون می دم . زمستون که بشه می ذارمت رو پامو تکونت می دم و کنار شومینه روشن اون خونه واست قصه ها از آب و آتش می گم ! برف که بیاد می برمت بیرون و کمکت می کنم که ...