به پایان آمد این دفتر ...
سه روز که ندیدمت ! دو شب که تو آغوشم به خواب نرفتی ! شیرین زبونی نکردی ، نبودی که بهانه گیری کنی ... صدای گریه و خنده ات و نشنیدم . تو این سه روز سی سال پیر شدیم . از پا افتادیم . مامانی ولی هنوز نفس میکشم .... هنوز میگم خدایی هست ... دعام پشت سرت .... جان مادر غصه نخور پادشاهم ....
عموت برت میگردونه ! بهم قول داده . چشم به راهتم ... طاقت بیار عروسکم .
بعد تو نیامد چه ها که بر سر من ..... واااااای اگر نیاییی !!!!
دعامون کنید .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی