پادشاه منپادشاه من، تا این لحظه: 12 سال و 4 روز سن داره

در انتظار معجزه

به پایان آمد این دفتر ...

1394/12/4 9:37
نویسنده : عاطفه
364 بازدید
اشتراک گذاری

سه روز که ندیدمت ! دو شب که تو آغوشم به خواب نرفتی ! شیرین زبونی نکردی ، نبودی که بهانه گیری کنی ... صدای گریه و خنده ات و نشنیدم . تو این سه روز سی سال پیر شدیم . از پا افتادیم . مامانی ولی هنوز نفس میکشم .... هنوز میگم خدایی هست ... دعام پشت سرت .... جان مادر غصه نخور پادشاهم ....

عموت برت میگردونه ! بهم قول داده . چشم به راهتم ... طاقت بیار عروسکم .


بعد تو نیامد چه ها که بر سر من ..... واااااای اگر نیاییی !!!!

دعامون کنید .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان عطرین
5 اسفند 94 2:46
عاطفه جون چی شده ؟ پسرت کجاس؟ کجا رفته؟ بخدا دلم هری ریخت پائین . تو رو خدا جواب بده خیلی نگرانم . عنوانش اصلا دلشوره انداخت به دلم . خ اهش میکنم یک خبری بده چی شده . بخدا مدیونی اگه منو تو این نگرانی بکاری و بری
مامانی باران
5 اسفند 94 3:39
عاطفه جااااااااااااااااان !!!!!!!! این یعنی چی ؟ قهر کردی با همسرت ؟ نصفه شبی شک شدم دخترجان ... با تمام احساس مادرانه ام برای به آغوش کشیدن گل پسرت دعا میکنم ... خیلی ناراحت شدم ... برمیگرده خدا حافظ و نگهدارش باشه لحظه به لحظه
مامانی باران
8 اسفند 94 2:30
عاطفه جااااااااان این پست من رو کشت! امیرپارسای پادشاهت اومد ؟ قووووووووووی باش خبر بده خواهش میکنم برات دعا میکنم
لی لی
9 اسفند 94 12:02
سلام عاطفه چی شده
محبوبه مامان ترنم
11 اسفند 94 9:05
عاطفه جان این چیه نوشتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مردم از نگرانی پادشاه کجاست؟؟؟؟؟
مامان ماني جون
11 اسفند 94 17:12
سلام عاطفه جون چی شده عزیزم کجا برده پارسا رو الهی هر چی زودتر بیاد پیشت زود بیا خبر بده
مامان نفس طلایی
8 تیر 95 12:46
سلام دوستم چرا ندیدی اش؟
مامان ماني جون
26 آبان 95 13:12
سلام عاطفه جون کجایی پارسا برگشت پیشت دوستداشتیرمزو برام بذار
عاطفه
پاسخ
سلام مهربون وفادار. نهرمز رو هم تقدیم کردم