هنرمند
از اونجایی که یک سری از خانم ها بلانسبت وجود مبارک خودم اصلاااا" و ابدااا" حسود نیستیم اینجانب بدون اینکه به هنرهای دیگران کاری داشته باشم و همینجور که سرم به زندگی خودم گرم است امروز یک هو بعد از دقایقی فکر فقط به زندگی خودم ( اصلا به کدبانوگری بقیه مثل بعضی مامانا که دختر دارن اونم چند تا کاری نداشتما !! چرا باور نمیکنید ؟؟؟) به این نتیجه رسیم که باید کمی در رفتارهایم تجدید نظر کنم و بیشتر به زندگی ام برسم و اصلا هم به نظرات بقیه درباره خصایل خوب و بد در وبلاگ مامان طهورا ابدا کاری نداشته باشم ! (مگه فضولم آخه ؟)
پس ابتدای صبح با همسری درباره ی خشم آتشینش به گفتگو نشسته و همه ی آن چیزهایی که خودم بلد بودم را (چرا فکر میکنید از وبلاگ نرجس خاتون یاد گرفتم ؟ لیسانس دارماااا !!!) برای وی بازگو نمودم و به این نتیجه رسیدیم که عصبانیت چیز بدی است و باید کنترل شود و قرار شد که هروقت ازخط قرمز عبور کرد مبلغی به عنوان جریمه در قوطی سرلاک پسرک (استفاده بهینه از آت و آشغال هارم مامان دخترا خانم خودم بلد بودم ) بیاندازد
از شدت خوشحالی بابت احساس رضایتی که صبح علی الطلوع بدست آورده بودیم سریع به این نتیجه رسیدیم که امروز روز شانس ماست و باید خرق عادت کنیم ! در نتیجه ....بلـــــــــــــــــــــه ! طلسم ها شکسته شد ... در ادامه ی حسود نبودن خانم ها خواستیم به خودمان ثابت کنیم که میتوانیم ! پس بعد از 5 سال زندگی مشترک اولین قیمه ی این زندگی را از روی کتاب تجربه های مدرسه آشپزی ، فهمیه نسترن که از خانه ی بابایمان آورده بودیمش پختیم ! بماند که همسری تا از در آمد تو (بعد از نتیجه گیری بیرون رفته بود خب ! ) گفت : عاطف اگه بد شه من نمی خورما ! همون 4 تا غذایی که بلد بودی و درست میکردی و مواد و حروم نمیکردی ! و خواست که جلوی این تجربه ی مارا بگیرد و نتوانست !
و پس 9 ساعت بالای گاز بودن و هی قابلمه عوض کردن و ( نگفتم بهش ولی یه بار پیازا سوخت ، یه بار پیاز و گوشتا با هم ! ) آب اضافه کردن بالاخره درست شد !
امشب با افتخار می خوابم ! خیلی مفید بوده ام امروز ... (برای خودم)
در ضمن یه گوشی خوشگل و قشنگ و با کلاس و ناز هم دیروز جایزه گرفتم .(چون از پریروز تصمیم گرفته بودم دیگه دختره خوبی شم و دیروز جایزه ام و گرفتم تا تشویق شم و امروز به حرفم عمل کردم)
اینم عکس اولین قیمه ی خوشمزه ی من ( به خدا راست میگم خیلی خوشمزه شده)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
دوست نوشت : مامان دخترا به نظرت حالا از مادر شوهرم کادو میگیرم ؟ یا باید نازتر و خانوم تر و مامان تر شم ؟
در ضمن ، اگه بخواید تو چهل تیکه دستور پختش و بزنید باید درخواست کتبی بدید .
امشب افطار هم خانه دختر خاله ی عزیزم دعوت بودیم که باعث شد کمی بیشتر به خودم بیایم و حتما" اینکار را میکنم .( یه عالمه چیز درست کرده بود که خیـــــــــــلی خوشمزه بودند )
---------------------------------------------------------------------------------------------------------
وجدان نوشت :
مامان دخترا: http://3dokhtaram.niniweblog.com
مامان طهورا: http://tahoorabaran.blogfa.com
چهل تیکه : http://chehel-tikke.niniweblog.com