یادمان نرود !
در همین لحظه به یک کشف بزرگ رسیده ام ! این حضرت آقا هدفش فقط بازی است نه کمک به مادر خوش بین اش ! ما را بگو که در ادامه ی پست قبل چه دلمان را خوش کرده بودیم پادشاهی که بزرگ میکنیم میشود دخترمان و جای خواهر نداشته مان را هم پر می کند ... هی روزگار !
خسته شدیم از بس سشوار به برق زدیم و گذاشتیم زلف پریشانمان را پسرک حالت دهد و آن را خاموش کردیم و جاروبرقی روشن کردیم و برایش روزنامه خرد کردیم تا سرگرم شود و هی از صداهایشان (بیصدا نیست دیگر !) سرسام گرفتیم ...
چه امیدها داشتیم ...
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اقتصاد نوشت : خدا به خیر بگذراند قبض برق این ماه را !
مامان نوشت : حیف آن همه اسباب بازی های قشنگ !
شئونات نوشت : لباس نداشتن پسرک به خاطر گزیدگی یک چیزی که نمیدانیم چیست بر روی بدنش است که تا چیزی تنش میکردیم گریه اش گوش فلک را کر میکرد . پوزش میطلبیم.
... دنبال چه هستید ؟ همین دیگر ! خوش باشید