غار تنهایی
دلتنگ که می شم .. بهانه گیر و غر غرو و لوس که می شم صبر می کنم .. مدارا می کنم باهات ... می خوابونمت ! بعد ... میرم تو اتاقت و درو پیش می کنم .می شینم وسط اتاق وهمه ی اسباب بازی ها رو می ریزم وسط .. همه چی یادم می ره ! دلتنگی ها و بهونه هام لا به لای رنگ های شاد اسباب بازی ها گم می شن وبه شوق بازی از سر و کول دلم می ریزن پایین و می رن لا به لای وسایل . خط خطی می کنم .. باتری قطار و می ذارم تو عروسک و مال اون کفشدوزک و رو می ذارم تو تلفن ات ! شاد می شم از صداهای قشنگشون . عروسکت و تو بغل می گیرم و با ماشین کوچولو ها بیب بیب می کنم .. قلب ببعی ات و می چرخونم تا آهنگ بزنه ... زرافه کوچولو رو کوک می کنم تا بدو بدو بره ... جوجه زرد ناز نا...