من و تو و یه دنیا عشق
از پنجره آشپزخانه بیرون و که نگاه کنی ماه خیلی خوشگل جلوی چشمته ! دیشب آسمون یه شکل دیگه بود انگار ! ماه از ابهت مردونه در اومده و انگار عروس شده بود ! همه ی ابرای دور و برش یه جور خوشگلی کنارش قرار گرفته بودن که انگار دامن پر چین اش شدن ! شایدم داشت میرفت تولد ... مثل همیشه من و تو و تنهایی با هم بودیم ... خیلی دلم می خواست ببرمت بیرون تا آتش بازی ها و منورهایی که می زدن و ببینی ولی یاد یه چیزایی افتادم و نتونستم . ببخشید که نشد . در عوض کلی قایم باشک بازی کردیم .. کلی رو پام گذاشتم و بردمت بالا .. کلی نانای کردی قرتی خان ! ولی تا میومد خوابت ببره صدای ترقه ها می پروندت و این پریدن های مکرر باعث شده به شکم جنابعالی استرس وارد شه و مدام تک...